Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-05-06@09:56:00 GMT

شادترین کشورهای اروپا در چنبره افسردگی

تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۰۸۳۷۸

شادترین کشورهای اروپا در چنبره افسردگی

گروه دیپلماتیک- همشهری آنلاین: «40 میلیون نفر در اروپا تحت تاثیر افسردگی هستند»؛ این آمار سازمان بهداشت جهانی از افزایش روزافزون پدیده افسردگی مزمن در قاره سبز است. در این گزارش، با اشاره به تبعات سنگین اقتصادی اختلالات روانی از جمله افسردگی، آمده که کشورهای اروپایی به‌دلیل کاهش بهره‌وری نیروی کار در اثر اختلالات روانی، سالانه بیش از 70میلیارد دلار ضرر می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پیشتر نیز مرکز آمار اتحادیه اروپا (یورواستات) گزارش داده بود که 7.2درصد از جمعیت اتحادیه اروپا که در سن 15سالگی و بالاتر از آن قرار دارند افسردگی مزمن را تجربه می‌کنند.

شادترین‌ها در صدر فهرست

نکته قابل توجه اینجاست کشورهایی که اغلب در رتبه‌بندی شادترین کشورهای جهان سالهاست که رده‌های نخست را به خود اختصاص داده‌اند از قضا بیشترین آمار مصرف داروهای ضدافسردگی را دارند. به‌عنوان مثال، ایسلند در گزارش منتشرشده از شادی مردمان جهان در سال ۲۰۲۰، به عنوان دومین کشور شاد جهان معرفی شده بود. سوئد که در جایگاه ششم گزارش منتشرشده از میزان شادی مردمان جهان قرار داشت چهارمین کشور مصرف‌کننده داروهای ضدافسردگی در اروپا است. شادترین کشور جهان براساس گزارش منتشرشده در سال ۲۰۲۰ فنلاند بود. این در حالی است که فنلاندی‌ها در بین ۲۴ کشور اروپایی جایگاه هفتم را درزمینه مصرف داروهای ضدافسردگی دارند.

رکوردشکنی ایسلند در مصرف داروهای افسردگی

شایع‌ترین درمان افسردگی مزمن در اروپا شامل دارو، روان درمانی و ترکیبی از هر دو است. همچنین این روزها داروهای ضد افسردگی اغلب توسط پزشکان عمومی در بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله فرانسه و آلمان تجویز می‌شود. برهمین اساس است که همزمان با افزایش قابل توجه بیمارهای روانی در کشورهای اروپایی، آمار مصرف داروهای افسردگی نیز به‌طور چشمگیری افزایش یافته است. به‌عنوان مثال، ایسلند به‌رغم اینکه در فهرست شادترین کشورهای جهان قرار دارد بالاترین میزان مصرف داروهای ضدافسردگی در میان کشورهای اروپایی را به خود اختصاص داده است. داده‌های سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نیز تائید می‌کند که استفاده از داروهای ضدافسردگی بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ در ۱۸ کشور اروپایی 2.5 برابر شده است.

هزینه 812 میلیون دلاری آلمانی‌ها برای درمان افسردگی

به‌گزارش یورونیوز، آلمانی‌ها در سال ۲۰۲۰ حدود ۸۱۲ میلیون دلار برای داروهای ضدافسردگی هزینه کرده‌اند. پس از آلمان کشورهای اسپانیا و ایتالیا با هزینه ۶۴۹ و ۴۵۶ میلیون دلاری در رتبه‌های دوم و سوم در زمینه هزینه برای داروهای ضدافسردگی قرار دارند. همچنین گفته شده که داروهای ضدافسردگی حدود 4درصد از کل هزینه‌های دارویی پرتغال را در سال ۲۰۲۰ تشکیل داده است. این رقم در اسپانیا ۲.۷ درصد، ۲.۲ درصد در اتریش، ۱.۹ درصد در ترکیه و ۱.۴ درصد در آلمان بوده است. مجموع هزینه سالانه افسردگی در اروپا در سال 2004میلادی نیز 118میلیارد یورو تخمین زده شده بود که به ازای هر شهروند اروپایی چیزی حدود 253 یورو می‌شود.

شیوع 3 برابری افسردگی در مقایسه با سال 2022

شیوع افسردگی در بسیاری از کشورهای اروپایی در مقایسه با سال گذشته 2 یا حتی 3برابر شده است. علاوه بر هزینه‌های مستقیم افسردگی که هزینه‌های مراقبت سرپایی، بستری شدن در بیمارستان، دارو و روان درمانی را شامل می‌شود، اختلالات روانی هزینه‌های غیرمستقیمی سنگینی را نیز به شهروندان و دولت‌های اروپایی تحمیل می‌کند از جمله عدم بهره‌وری اقتصادی، تبعات اقتصادی و مرگ و میرهای ناشی از افسردگی. به‌عنوان مثال، در سال 2004 مجموع هزینه سالانه افسردگی در اروپا 118میلیارد یورو دلار تخمین زده شده بود که حدود 76میلیارد دلار آن مربوط به هزینه‌های غیرمستقیم بوده است.

کمبود امکانات و فقدان پوشش بیمه

در بسیاری از کشورهای اروپایی، نظام‌های درمانی امکانات کافی برای درمان‌های روانشناختی را در اختیار ندارند. این بدان معنی است که بیماران ممکن است مجبور شوند به دنبال درمان خصوصی باشند که می‌تواند بسیار گران تمام شده و برای همه قابل دسترسی نباشد. به‌عنوان مثال، در پرتغال، هلند یا ایرلند تقریبا 7 نفر در هر 100 نفر دچار اضطراب مزمن هستند؛ آن هم در شرایطی که هزینه‌های درمان این اختلالات در اغلب موارد جایی در نظام‌های مراقبتی نداشته و تعهدات بیمه شامل حال آن نمی‌شود.

کد خبر 789336

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: داروهای ضدافسردگی کشورهای اروپایی کشورهای اروپا عنوان مثال مصرف داروهای شادترین کشور سال ۲۰۲۰

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۰۸۳۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست

رئیس‌ سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنرانی خود در دانشگاه آکسفورد گفت: من تقابل بیشتر و همکاری کمتر در جهان را شاهد هستم. این یک روند رو به رشد در سال‌های گذشته بوده است؛ رویارویی بسیار بیشتر و همکاری بسیار کمتر. من دنیایی را بسیار پراکنده‌تر می‌بینم. من دنیایی را می‌بینم که در آن قوانین رعایت نمی‌شود. من قطبیت بیشتر و چندجانبه گرایی کمتر می‌بینم. من می‌بینم که چگونه وابستگی‌ها تبدیل به سلاح می‌شوند. من شاهد هستم که سیستم بین‌المللی که پس از جنگ سرد به آن عادت کرده بودیم، دیگر وجود ندارد. آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.

بورل افزود: من چین را می‌بینم که به جایگاه ابرقدرتی می‌رسد. آنچه چین در ۴۰ سال گذشته انجام داده در تاریخ بشریت بی‌نظیر است. در ۳۰ سال گذشته، سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهان، از ۶ درصد به تقریباً ۲۰ درصد رسیده است، در حالی که ما اروپایی‌ها از ۲۱ درصد به ۱۴ درصد و ایالات متحده از ۲۰ درصد به ۱۵ درصد رسیده است. این یک تغییر چشمگیر در چشم‌انداز اقتصادی است. چین در حال تبدیل شدن به یک رقیب برای ما و ایالات متحده است. نه تنها در تولید کالاهای ارزان، بلکه به عنوان یک قدرت نظامی، در خط مقدم توسعه فناوری و ساخت فناوری‌هایی که آینده ما را شکل خواهند داد. چین «دوستی بدون محدودیت» را آغاز کرده است.

این دیپلمات اروپایی تصریح کرد: من گفتم جهان چند قطبی‌تر است - بله، این درست است. همزمان قدرت‌های میانی، مانند هند، برزیل، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، ترکیه در حال ظهور هستند. آنها در حال تبدیل شدن به بازیگران مهم هستند. چه بریکس باشند و چه غیر بریکس، ویژگی‌های مشترک بسیار کمی دارند، بجز میل به کسب جایگاه بیشتر و صدای قوی‌تر در جهان، و همچنین مزایای بیشتر برای توسعه خود. برای رسیدن به این هدف، آنها استقلال خود را به حداکثر می‌رسانند، تمایلی به جانبداری ندارند، بسته به شرایط یک طرف یا طرف دیگر را محافظت می‌کنند. آنها تمایلی به انتخاب اردو ندارند و ما نباید آنها را به سمت انتخاب اردو سوق دهیم.

بورل افزود: ما اروپایی‌ها می‌خواستیم در همسایگی خود حلقه‌ای از دوستان ایجاد کنیم. به جای آن، آنچه امروز داریم حلقه‌ای از آتش است. حلقه‌ای از آتش که از ساحل به خاورمیانه، قفقاز و اکنون در میدان‌های نبرد اوکراین می‌آید. توماس گومارت، مدیر مؤسسه فرانسوی روابط بین‌الملل، در حال تجزیه و تحلیل نقاط ضعف اقتصاد جهانی است. چند مورد از این نقاط بسیار به ما نزدیک است؛ دریای سرخ برای تجارت، تنگه هرمز برای نفت و گاز و دریای سیاه برای صادرات غلات. آنها در مجاورت ما هستند و در برخی از آنها ما حتی با مأموریت‌های نیروی دریایی اتحادیه اروپا درگیر هستیم، مانند آنچه در دریای سرخ است.

او در ادامه گفت: اکنون دو جنگ داریم، دو جنگ که وقتی به بروکسل آمدم، در کار نبود. دو جنگ وجود دارد که در آن مردم برای سرزمین می‌جنگند. این نشان می‌دهد که جغرافیا بازگشته است. به ما گفته شد که جهانی شدن، جغرافیا را بی‌ربط کرده است، اما نه. بیشتر درگیری‌های ما مربوط به زمین است، سرزمینی که در مورد فلسطین وعده داده شده و در مورد اوکراین سرزمینی در تقاطع دو جهان و این مبارزه برای زمین، خون‌های زیادی را ریخته است.

بورل گفت: در عین حال شاهد شتاب روندهای جهانی هستیم. تغییرات اقلیمی دیگر مشکلی برای آینده نیست. فروپاشی آب و هوا در حال حاضر رخ داده- برای فردا نیست، برای امروز است. تحولات تکنولوژیکی - به ویژه، هوش مصنوعی. اینها تغییراتی را ایجاد می‌کند که ما نمی‌توانیم به طور کامل درک کنیم. جمعیت شناسی نیز به سرعت در حال تغییر است. مهاجرت به ویژه در آفریقا که ۲۵ درصد از مردم جهان در سال ۲۰۵۰ در آن زندگی خواهند کرد. در سال ۲۰۵۰، از هر چهار انسان یک نفر در آفریقا زندگی می‌کند و در عین حال شاهد افزایش نابرابری‌ها، کاهش دموکراسی‌ها و در خطر افتادن آزادی‌ها هستیم. این چیزی است که من می‌بینم. در این چشم‌انداز، نقش اتحادیه اروپا و نقش بریتانیا باید مشخص شود. نمی‌دانم نقش ما کدام خواهد بود. اما مطمئناً این بستگی به پاسخ ما به چالش‌هایی دارد که با آن روبرو هستیم - ما هشدارهایی می‌شنویم مبنی بر اینکه اروپا ممکن است بمیرد، باید چکار کنیم؟

مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد کرد: اول، ما نیاز به ارزیابی روشنی از خطرات روسیه داریم - روسیه به عنوان وجودی‌ترین تهدید برای اروپا در نظر گرفته می‌شود. شاید همه اعضای شورای اروپا با آن موافق نباشند، اما اکثریت پشت این ایده هستند. روسیه برای ما یک تهدید وجودی است و ما باید ارزیابی شفافی از این خطر داشته باشیم. دوم، ما باید روی اصول، همکاری و قدرت کار کنیم. ما مدلی ساختیم – مدل اروپایی – بر اساس همکاری و وابستگی متقابل اقتصادی در درون خود – و موفقیت چشمگیری بوده است. ۷۰ سال صلح در میان ما. ما معتقد بودیم که وابستگی متقابل از طریق چیزی که آلمانی‌ها آن را «Wandel durch Handel» می‌نامند، همگرایی سیاسی ایجاد می‌کند. این تغییر سیاسی را در روسیه و حتی چین به همراه خواهد داشت. خوب، این اشتباه ثابت شده است. اتفاق نیفتاده است. در مواجهه با روسیه، وابستگی متقابل صلح به ارمغان نیاورد. برعکس، به وابستگی به ویژه به سوخت‌های فسیلی تبدیل شد و بعداً این وابستگی تبدیل به یک سلاح شد. امروز پوتین یک تهدید وجودی برای همه ماست. اگر پوتین در اوکراین موفق شود، به همین جا بسنده نخواهد کرد. چشم‌انداز داشتن یک دولت دست نشانده در کی‌یف مانند دولت بلاروس، و نیروهای روسی در مرز لهستان، و کنترل روسیه بر ۴۴ درصد از بازار غلات جهان، چیزی است که اروپایی‌ها باید از آن آگاه باشند. همه بیشتر و بیشتر از آن آگاه می‌شوند. اما من می‌دانم که همه در اتحادیه اروپا این ارزیابی را ندارند. اکنون پوتین کل غرب را به عنوان یک دشمن می‌بیند. او در بسیاری از سخنرانی‌های خود این را به صراحت بیان کرد.

بورل درخصوص شرایط کنونی در غرب آسیا هم گفت: و جنگ دیگر. پاسخ نامناسب اسرائیل به حمله ۷ اکتبر حماس خاورمیانه را در بدترین چرخه خشونت در دهه‌های اخیر فرو برد. جیک سالیوان یک هفته قبل از هفتم اکتبر گفته بود که خاورمیانه هرگز اینقدر آرام نبوده است! اما آرام نبود. فقط نگاهی به اتفاقات کرانه باختری بیندازید تا متوجه شوید که اصلاً آرام نبود. حالا دو جنگ داریم. و ما اروپایی‌ها برای آن آماده نیستیم. آنچه اکنون در غزه اتفاق می‌افتد، اروپا را به گونه‌ای به تصویر کشیده است که بسیاری از مردم آن را درک نمی‌کنند. آنها تعامل سریع و قاطعیت ما را در حمایت از اوکراین دیدند و از نحوه برخورد ما با آنچه در فلسطین روی می‌دهد تعجب کردند. فرآیندهای تصمیم‌گیری اتحادیه اروپا چگونه کار می‌کند؛ اتفاق آرا. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۸ نفر از یک طرف، ۲ نفر از طرف دیگر رأی دادند و دیگران وقتی زمان تصمیم‌گیری درباره آتش بس فرا رسید، رأی ممتنع دادند. اما اگر ما در یک جا چیزی را «جنایت جنگی» بنامیم، باید زمانی که در هر جای دیگری اتفاق می‌افتد، آن را به همان نام بنامیم. آنچه در ۶ ماه گذشته در غزه رخ داده، وحشت دیگری است.

این دیپلمات اروپایی تاکید کرد: باید به دنبال یک طرح صلح باشم. فکر می‌کنم اعراب باید چشم‌انداز خود را برای حل و فصل سیاسی اوضاع ارائه دهند. من از وزرای امور خارجه کشورهای عربی دعوت کردم که به بروکسل بیایند و پیشنهادات خود را توضیح دهند. ما باید به همه بفهمانیم که راه حل نظامی وجود ندارد. خب، همه می‌گویند که راه‌حل دو کشوری را می‌خواهند. ما ۳۰ سال است که از اسلو این را تکرار می‌کنیم. اما در اسلو، راه حل دو کشوری بخشی از توافق نبود. گفتند «بعداً شاید بتوانیم»، اما در متن نیست. اگر بر این باوریم که راه حل دو دولتی تنها راه حل است، جامعه بین‌المللی باید بسیار بیشتر مشارکت کند و این را نه به عنوان نقطه شروع، بلکه به عنوان نقطه پایان بازی در نظر بگیرد. اگر نابودی یا مهاجرت اجباری فلسطینی‌ها را کنار بگذاریم، راه‌حل چیست؟ وقتی این سوال را از دولت نتانیاهو می‌پرسیم، تنها پاسخی که می‌گیریم این است؛ «ما راه‌حل دو دولتی را نمی‌خواهیم». می‌پرسیم چه می‌خواهید؟ و این همان چیزی است که جامعه بین‌المللی باید بارها و بارها بپرسد تا به دنبال پاسخی باشد که بتواند از یک تراژدی انسانی دیگر جلوگیری کند. در ایرلند شمالی اتفاق افتاد، در اروپا اتفاق افتاد. دشمنان قدیمی امروز همسایگان خوبی هستند و بیشتر از همسایگان خوب، بهترین دوستان هستند. باید امکان پذیر باشد، اما برای این که [این امکان] فراهم شود، زمین باید تقسیم شود. آنها نمی‌توانند با هم زندگی کنند، آنها باید در کنار هم، در صلح و امنیت زندگی کنند، اما هر کدام با خانه، سرزمین، دولت، قلمرو و ظرفیت سیاسی خود. این یکی از مهمترین چیزهایی است که اروپایی‌ها باید حل کنند.

منبع: ایسنا

کد خبر 750686

دیگر خبرها

  • مزه دورکاری در اقتصاد آمریکا
  • وضعیت سهمیه‌های اروپایی لیگ برتر؛ منچستریونایتد و چلسی چه سرنوشتی دارند؟
  • بررسی شهریه دانشگاه های اروپایی با فراکنش
  • مکرون: روسیه نباید در اوکراین پیروز شود
  • جیب‌بُرترین شهر و کشور اروپایی
  • ماکرون: روسیه نباید در اوکراین پیروز شود
  • آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
  • ماکرون: گفت‌وگو با روسیه باید ادامه پیدا کند
  • ضربه احتمالی لورکوزن به برنامه‌‌های اروپایی بارسلونا
  • رده‌بندی جدید لیگ‌های اروپایی؛ سری آ پس از 17 سال در بین دو لیگ برتر اروپا!